به گزارشحیات، با این نگاه، اکنون رژیم صهیونیستی میکوشد با نوعی دوستی خالهخرسه خود را در کنار مردم ایران قرار دهد و چهرهای فرهنگی، صلحطلب و نزدیک به ملت ایران از خود نشان بدهد؛ تلاشی که در ظاهر هدف آن ایجاد پل فرهنگی معرفی میشود، اما در باطن، برای پوشاندن عملکرد و سیاستهایی است که در سالهای گذشته به شکل مستقیم یا غیرمستقیم بر جان و امنیت ایرانیان تأثیر گذاشته است.
تلاش برای روایتسازی تازه، درست پس از رخدادهایی که به شهادت فرماندهان، دانشمندان و شهروندان بیگناه انجامید، برای بسیاری از افکار عمومی نوعی اقدام تبلیغاتی و تصویرسازی مجدد تلقی میشود؛ اقدامی که سعی دارد میان واقعیت موجود و چهرهای که این رژیم از خود به نمایش میگذارد، فاصلهای مصنوعی ایجاد کند.
ایده برگزاری جشنوارهای با عنوان «نوروز» در شهر سدروت، آن هم با ادعای بهبود روابط میان ملتها، در همین چارچوب معنا پیدا میکند. نوروز که ریشهای چند هزارساله در فرهنگ ایرانی دارد و نماد صلح، دوستی، آغاز و زایش دوباره است، اکنون به عنوان نام یک رویداد فرهنگی انتخاب شده است؛ رویدادی که برگزارکنندگان آن مدعیاند قصد دارند فرهنگ ایرانی را پاس بدارند، میان مردم پلی بزنند و زمینهای برای گفتوگو فراهم آورند.
با این حال، پرسش اساسی این است که چگونه میتوان در شرایطی که زخمهای ناشی از اقدامات نظامی، امنیتی هنوز تازه است، از پلسازی فرهنگی سخن گفت؟
برای مردم ایران، این اقدام نامتوازن و تناقضآمیز به نظر میرسد. همان طرفی که مسئولیت رخدادهایی چون ترور دانشمندان، حملات پهپادی یا عملیات مخرب در خاک ایران به آن نسبت داده میشود، اکنون میخواهد با برگزاری یک جشنواره فرهنگی پیام دوستی بفرستد. این تضاد، برای مخاطب ایرانی تصویری از یک رفتار صهیونیستی ایجاد میکند.
استفاده از نام «نوروز» دقیقاً در همین نقطه حساس است؛ زیرا نوروز در حافظه فرهنگی ایرانیان نماد وحدت و هویت است و برداشت عمومی این است که انتخاب این نام نه از سر احترام، بلکه تلاشی برای بهرهبرداری از بار معنایی آن است.
نظر شما